مدل سه بخشی آلتون و مایر (1991)
آلتون و مایر مدل سه بخشی را مطرح کردند که در آن میان تعهد نگرشی و رفتاری تفاوت قائل شدند. طبق این مدل تعهد سازمانی از سه بخشی تشکیل میشود:
1- تعهد مستمر
2- تعهد عاطفی
3- تعهد هنجاری
در هر سه دیدگاه تعهد کسب حالت روانی است که اولاً روابط کارمند را با سازمان مشخص میکنند، ثانیاً بهطور ضمنی اشارهای بر تداوم با قطع عضویت فرد در سازمان دارد.
تعهد مستمر: فرد به این دلیل در سازمان میماند که براساس تحلیل هزینه- منفعت نتیجه میگیرد نیاز دارد بماند. بهعبارتدیگر فرد در به خاطر دانستن این هزینههای ترک سازمان و رفتن به سازمان دیگر پرهزینه است در سازمان میماند. البته هر چقدر سابقه خدمت فرد در سازمان بیشتر باشد ترک آن سختتر است. سابقاً افراد ترجیح میدادند در سازمان بمانند و پلههای ترقی را طی کنند، استخدام مادامالعمر از یک طرف موجب امنیت شغلی و از طرفی موجب تعهد مستمر به سازمان میشود (قلیپور،1386، 376).
تعهد عاطفی: فرد به این دلیل در سازمان میماند که به مأموریت ارزشها و اهداف آن احساس مثبت دارد. تعهد عاطفی یعنی تعلق درونی و احساسی فرد به سازمان. در این حالت اگر ارزشها و اهداف سازمان تغییر کنند و با ارزشهای قبلی ناسازگار باشد فرد به سرعت استعفا میدهد و سازمان را ترک میکند. (همان منبع).
تعهد هنجاری: یعنی این که فرد به خاطر فشار هنجارها و اخلاقیات در سازمان میماند و سازمان را ترک نمیکند زیرا نمیداند کارفرما و همکارانش پس از ترک سازمان چه قضاوتی در مورد وی خواهند داشت. (همان) .
2-2-3-2)مدل اُریلی و چتمن
اریلی و چتمن(1986) معتقدند پیوند میان فرد و سازمان میتواند شکل همانندسازی و درونی کردن را به خود بگیرد. اینزمانی اتفاق میافتد که نگرشها و رفتارهایهمسو با آنها بهمنظور کسب پاداشهای خاص اتخاذ میشوند. همانندسازی زمانی اتفاق میافتد که فرد نفوذ را بهخاطر ایجاد یا حفظ رابطه ارضاء کننده میپذیرد.( مایروهرزکوویتچ، 2001، 305)[1] ودرونی کردن رفتاری که از ارزشها یا اهداف نشأت گرفته را منعکس میکند و با ارزشها یا اهداف سازمان منطبق است.[2] (مودی، 1998، 390)
2-2-3-3) مدل آنجل وپری
آنجل وپری براساس تحلیل پرسشنامه پورتر و همکارانش، بین تعهد ارزشی و تعهد به ماندن،تمایز قائل شدند، تحلیل این دو عامل اساس پرسشنامه را آشکار کرد. یک عامل بهوسیله سؤالهایی مشخص میشود که تعهد به ماندن در سازمان را ارزیابی میکند و دیگری به وسیله سؤالهایی که تعهد ارزشی(دفاع از اهداف سازمان) را میسنجد، معین میکند. تعهد ارزشی آنجل وپری گرایش مثبتی را به سازمان نشان میدهد. این نوع تعهد اشاره به تعهد روانی و عاطفی دارد. تعهد به ماندن این دو، اشاره به اهمیت تعاملات پاداشها دارد. این نوع تعهد تعهد حسابگرانه مبتنی بر مبادله و تعهد مستمر دارد. (مایر و شورمن،1998،صص15-16)
2-2-3-4) مدل پنج تعهدی کلیدی
براساس کار مک کینزی که موسسه مشاوره مدیریت مورد احترام در جهان است و به کمک تجارب حاصل از کار با بسیاری از شرکتها مدیران ممتاز به مدلی بسیار مفید در زمینه ممتاز بودن در مدیریت رسیدهاند که آن را مدل پنج تعهد کلیدی نام نهادهاند و میتوان فهمید که تفوق در مدیریت از تعهد سرچشمه میگیرد.
اثربخشترین مدیران در مجموعهای از تعهدات پنجگانه اساساً یکسان عمل میکنند این تعهدات عبارتند از:
1- تعهد نسبت به مشتری
2- تعهد نسبت به سازمان
3- تعهد نسبت به خود
4- تعهد نسبت به مردم
5- تعهد نسبت به وظیفه (تکلیف)
مشتری (درونی-بیرونی)
سازمان و مدیریت آن وظیفه مأموریت
خود در مقام مدیر مردم، فرد و تیم کاری
شکل 2-2) تعهدات پنچگانه (هرسی، بلانچارد، 1374، 578)
[1]- Mayer & Herscovitch
2-Mowday, 1998